یک 'حلقهی نامزدی' در کیهان
حلقهای کاملاً کروی از گاز با یک ستاره در پیش زمینهی آن هم تراز شده و یک تصویر درخشان را ایجاد کرده است.
تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
حلقهای کاملاً کروی از گاز با یک ستاره در پیش زمینهی آن هم تراز شده و یک تصویر درخشان را ایجاد کرده است.
پوستهی منبسط گاز که در این جا نشان داده شده است آبل 33 (Abell 33) خوانده میشود و دارای درخشش آبی است. این حلقه، پس ماندهی یک ستارهی در حال مرگ است. این ستارهی درخشان که به نظر میرسد در کنار لبهی حلقه نشسته است در واقع اصلاً نزدیک به این پوستهی گاز نیست.
تصویر جدیدی که توسط یک تلسکوپ بسیار بزرگ در شیلی ثبت شده است چیزی را در فضا نشان میدهد که شباهت بسیاری به یک حلقهی الماس نشان دارد.
حلقهای که در تصویر فوق آبی به نظر میرسد در واقع پسماندهی شبه مانند خارجی یک ستارهی مرده است. این پهنهی گازی که آبل 33 (Abell 33) نام دارد به اندازهای بزرگ است که عبور از یک طرف به طرف دیگر آن با سرعت نور سه سال طول میکشد.
درخشش یک ستاره ناشی از هم جوشی اتمهای متراکم است. نیروی گرانش این اتمهای کروی را نزدیک به هم نگاه میدارد. در همان حال، واکنشهای هم جوشی سعی میکنند اتمها را از یک دیگر جدا کنند. ستاره تا زمانی که سوخت کافی داشته باشد تا جلوی از هم پاشیدگی اتمهای کروی خود توسط نیروی جاذبه را بگیرد به حالت تعادل باقی میماند. واکنشهای هم جوشی میتوانند ستارهی متوسطی به اندازهی خورشید را به مدت 10 میلیارد سال در وضعیت درخشان حفظ کنند.
اما یک ستاره تا ابد زنده نمیماند. به محض این که بخش اعظم سوخت آن از بین رفت، نیروی گرانش امکان تلاشی را به هستهی متراکمتر ستاره میدهد تا یک ترکیب به مراتب فشردهتر از عناصر سنگینتر خود را به وجود آورد. وقتی که این اتفاق برای ستارگان کوچک یا متوسط مانند خورشید رخ دهد، هیچ آتش بازی انفجاری ابر نو اختری به وجود نمیآید. در عوض، ستاره عناصر سازندهی بیرونی و سبکتر خود را رها میکند. گازهایی که آزاد شدند میتوانند به صورت یک ابر در حال گسترش و درخشان به آرامی شروع به دور شدن از هم کنند. ستاره شناسان این ابرها را سحابی سیارهای مینامند.
در تصویر حباب آبی رنگی دیده میشود. این سحابی به فاصلهی تقریبی 2500 سال نوری در صورت فلکی هیدرا قرار دارد.
هستهی متراکمتر پیش ستارهی آبل 33 (Abell 33 ) جمع شده و یک کوتولهی سفید را به وجود میآورد که شیئی به شدت داغ و متراکم است. بخشی از درخشش آن - که با چشم انسان قابل رؤیت است – در طیف الکترو مغناطیس ماوراء بنفش قرار دارد. هنگامی که این نور ماوراء بنفش با یونهای اکسیژن در سحابی سیارهای اطراف برخورد میکند، آن هاله نور به رنگ آبی در میآید (همان طور که در تصویر مشاهده میکنید).
و اما ستارهی بسیار روشنی که در 'زمینهی حلقهی الماس نشان' دیده میشود چیست؟ به نظر میرسد که این ستاره در کنار لبهی سحابی نشسته است. این طور نیست؟ این ستاره تنها در حدود یک سوم فاصلهی آن با زمین را تا سحابی دارد (یعنی بین زمین و سحابی قرار دارد). تنها به علت یک هم ترازی تصادفی، این دو متصل به هم به نظر میرسند.
واژههای کلیدی
اتم: واحد اصلی یک عنصر شیمیایی است. اتمها از یک هستهی متراکم تشکیل میشوند که شامل پروتونهای دارای بار مثبت و نوترونهای از نظر الکتریکی خنثی هستند. هسته به وسیلهی ابر الکترونی با بار الکتریکی منفی احاطه میشود.
صورت فلکی: مدلهایی هستند که به وسیلهی ستارههایی تشکیل میشوند که در آسمان شب در کنار هم قرار میگیرند و قابل رؤیت هستند. ستاره شناسان جدید آسمان را به 88 صورت فلکی تقسیم میکنند، که 12 تا از آنها (که منطقه البروج خوانده میشوند) در طول دورهای از زمان در امتداد مسیر خورشید در آسمان قرار میگیرند. خرچنگ، که نام یونانی اصلی برای صورت فلکی سرطان است، یکی از 12 صورت فلکی منطقه البروج به شمار میرود.
طیف الکترو مغناطیس: طیفی از پرتوهای الکترو مغناطیس است که از پرتوهای گاما – و اشعهی ایکس تا نور مرئی و امواج رادیویی گسترش مییابد. تمام انواع پرتوها در این طیف معمولاً با طول موج خود طبقه بندی میشوند.
هم جوشی: ادغام دو چیز برای تشکیل یک عنصر مرکب جدید را هم جوشی مینامند. (در فیزیک) فرایندی است که در آن هستهی اتمها به هم جوش میخورند. هم جوشی هستهای پدیدهای است که انرژی خورشید و دیگر ستارگان را تأمین کرده، گرما تولید میکند و به ایجاد عناصر بزرگتر جدید میانجامد.
نیروی گرانش: جاذبهای که بین هر دو جسم جرممند وجود دارد را گرانش مینامند. هرچه جرم بیشتر باشد نیروی گرانش نیز بیشتر است.
سال نوری: فاصلهای است که نور در مدت یک سال طی میکند، که در حدود 48ر9 تریلیون کیلومتر (تقریباً 6 تریلیون مایل است). برای این که بتوانید این طول را تصور کنید، طناب بسیار بلندی را در نظر بگیرید که به دور زمین بسته شود. این طناب کمی بیش از 40000 کیلومتر (24900 مایل) طول دارد. آن را به صورت صاف پهن کنید. حال 326 طناب دیگر را که به همان اندازه هستند، انتها به انتها، یعنی به دنبال هم قرار دهید، فاصلهی کل آنها مساوی با یک سال نوری است.
یون: به اتم یا مولکولی گفته میشود که به علت از دست دادن یا به دست آوردن یک یا چند الکترون دارای بار الکتریکی است.
سحابی سیارهای: یک پوستهی گازی است که از ستارگانی مانند خورشید در پایان زندگی آنها پرتاب میشود. ستارهی باقیمانده هم چنان گاز را به فضا پس میزند (یک کوتولهی سفید).
ستاره: بلوکهای اصلی ساختمانی که کهکشانها از آنها به وجود میآیند. ستارهها زمانی به وجود میآیند که نیروی گرانش تودههای گاز را به هم فشرده میکند. هنگامی که تودههای گاز برای ادامهی واکنشهای هم جوشی هستهای به اندازهی کافی متراکم شدند، ستارگان نور و گاهی اوقات اشکال دیگر پرتوهای الکترو مغناطیس را از خود ساطع میکنند. خورشید نزدیکترین ستاره به ما است.
خورشید: این ستاره در مرکز منظومهی شمسی زمین قرار دارد. این ستاره دارای اندازهی متوسط است و در حدود 26000 سال نوری از مرکز کهکشان راه شیری فاصله دارد.
ابر نو اختر: (جمع: ابر نو اخترها) ستارهای پر حجم است که درخشش آن به علت یک انفجارعظیم که باعث پرتاب بخش اعظم جرم آن میگردد ناگهان تا حد زیادی افزایش مییابد.
پوستهی منبسط گاز که در این جا نشان داده شده است آبل 33 (Abell 33) خوانده میشود و دارای درخشش آبی است. این حلقه، پس ماندهی یک ستارهی در حال مرگ است. این ستارهی درخشان که به نظر میرسد در کنار لبهی حلقه نشسته است در واقع اصلاً نزدیک به این پوستهی گاز نیست.
تصویر جدیدی که توسط یک تلسکوپ بسیار بزرگ در شیلی ثبت شده است چیزی را در فضا نشان میدهد که شباهت بسیاری به یک حلقهی الماس نشان دارد.
حلقهای که در تصویر فوق آبی به نظر میرسد در واقع پسماندهی شبه مانند خارجی یک ستارهی مرده است. این پهنهی گازی که آبل 33 (Abell 33) نام دارد به اندازهای بزرگ است که عبور از یک طرف به طرف دیگر آن با سرعت نور سه سال طول میکشد.
اما یک ستاره تا ابد زنده نمیماند. به محض این که بخش اعظم سوخت آن از بین رفت، نیروی گرانش امکان تلاشی را به هستهی متراکمتر ستاره میدهد تا یک ترکیب به مراتب فشردهتر از عناصر سنگینتر خود را به وجود آورد. وقتی که این اتفاق برای ستارگان کوچک یا متوسط مانند خورشید رخ دهد، هیچ آتش بازی انفجاری ابر نو اختری به وجود نمیآید. در عوض، ستاره عناصر سازندهی بیرونی و سبکتر خود را رها میکند. گازهایی که آزاد شدند میتوانند به صورت یک ابر در حال گسترش و درخشان به آرامی شروع به دور شدن از هم کنند. ستاره شناسان این ابرها را سحابی سیارهای مینامند.
در تصویر حباب آبی رنگی دیده میشود. این سحابی به فاصلهی تقریبی 2500 سال نوری در صورت فلکی هیدرا قرار دارد.
هستهی متراکمتر پیش ستارهی آبل 33 (Abell 33 ) جمع شده و یک کوتولهی سفید را به وجود میآورد که شیئی به شدت داغ و متراکم است. بخشی از درخشش آن - که با چشم انسان قابل رؤیت است – در طیف الکترو مغناطیس ماوراء بنفش قرار دارد. هنگامی که این نور ماوراء بنفش با یونهای اکسیژن در سحابی سیارهای اطراف برخورد میکند، آن هاله نور به رنگ آبی در میآید (همان طور که در تصویر مشاهده میکنید).
و اما ستارهی بسیار روشنی که در 'زمینهی حلقهی الماس نشان' دیده میشود چیست؟ به نظر میرسد که این ستاره در کنار لبهی سحابی نشسته است. این طور نیست؟ این ستاره تنها در حدود یک سوم فاصلهی آن با زمین را تا سحابی دارد (یعنی بین زمین و سحابی قرار دارد). تنها به علت یک هم ترازی تصادفی، این دو متصل به هم به نظر میرسند.
واژههای کلیدی
اتم: واحد اصلی یک عنصر شیمیایی است. اتمها از یک هستهی متراکم تشکیل میشوند که شامل پروتونهای دارای بار مثبت و نوترونهای از نظر الکتریکی خنثی هستند. هسته به وسیلهی ابر الکترونی با بار الکتریکی منفی احاطه میشود.
صورت فلکی: مدلهایی هستند که به وسیلهی ستارههایی تشکیل میشوند که در آسمان شب در کنار هم قرار میگیرند و قابل رؤیت هستند. ستاره شناسان جدید آسمان را به 88 صورت فلکی تقسیم میکنند، که 12 تا از آنها (که منطقه البروج خوانده میشوند) در طول دورهای از زمان در امتداد مسیر خورشید در آسمان قرار میگیرند. خرچنگ، که نام یونانی اصلی برای صورت فلکی سرطان است، یکی از 12 صورت فلکی منطقه البروج به شمار میرود.
طیف الکترو مغناطیس: طیفی از پرتوهای الکترو مغناطیس است که از پرتوهای گاما – و اشعهی ایکس تا نور مرئی و امواج رادیویی گسترش مییابد. تمام انواع پرتوها در این طیف معمولاً با طول موج خود طبقه بندی میشوند.
هم جوشی: ادغام دو چیز برای تشکیل یک عنصر مرکب جدید را هم جوشی مینامند. (در فیزیک) فرایندی است که در آن هستهی اتمها به هم جوش میخورند. هم جوشی هستهای پدیدهای است که انرژی خورشید و دیگر ستارگان را تأمین کرده، گرما تولید میکند و به ایجاد عناصر بزرگتر جدید میانجامد.
نیروی گرانش: جاذبهای که بین هر دو جسم جرممند وجود دارد را گرانش مینامند. هرچه جرم بیشتر باشد نیروی گرانش نیز بیشتر است.
سال نوری: فاصلهای است که نور در مدت یک سال طی میکند، که در حدود 48ر9 تریلیون کیلومتر (تقریباً 6 تریلیون مایل است). برای این که بتوانید این طول را تصور کنید، طناب بسیار بلندی را در نظر بگیرید که به دور زمین بسته شود. این طناب کمی بیش از 40000 کیلومتر (24900 مایل) طول دارد. آن را به صورت صاف پهن کنید. حال 326 طناب دیگر را که به همان اندازه هستند، انتها به انتها، یعنی به دنبال هم قرار دهید، فاصلهی کل آنها مساوی با یک سال نوری است.
یون: به اتم یا مولکولی گفته میشود که به علت از دست دادن یا به دست آوردن یک یا چند الکترون دارای بار الکتریکی است.
سحابی سیارهای: یک پوستهی گازی است که از ستارگانی مانند خورشید در پایان زندگی آنها پرتاب میشود. ستارهی باقیمانده هم چنان گاز را به فضا پس میزند (یک کوتولهی سفید).
ستاره: بلوکهای اصلی ساختمانی که کهکشانها از آنها به وجود میآیند. ستارهها زمانی به وجود میآیند که نیروی گرانش تودههای گاز را به هم فشرده میکند. هنگامی که تودههای گاز برای ادامهی واکنشهای هم جوشی هستهای به اندازهی کافی متراکم شدند، ستارگان نور و گاهی اوقات اشکال دیگر پرتوهای الکترو مغناطیس را از خود ساطع میکنند. خورشید نزدیکترین ستاره به ما است.
خورشید: این ستاره در مرکز منظومهی شمسی زمین قرار دارد. این ستاره دارای اندازهی متوسط است و در حدود 26000 سال نوری از مرکز کهکشان راه شیری فاصله دارد.
ابر نو اختر: (جمع: ابر نو اخترها) ستارهای پر حجم است که درخشش آن به علت یک انفجارعظیم که باعث پرتاب بخش اعظم جرم آن میگردد ناگهان تا حد زیادی افزایش مییابد.
/م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}